مفترض الطاعة
مُفْتَرَضُ الطَّاعَة مقامی خاص برای امامان شیعه، به معنای کسی که اطاعت از او واجب است. برای اثبات این عقیده، به برخی از آیات و احادیث مانند حدیث منزلت استناد شده است. روایاتی نیز این مقام را انکار کرده که آنها را حمل بر تقیه میکنند.
مفهومشناسی
مُفْتَرَضُ الطَّاعَة مقامی خاص برای امامان شیعه که به این معناست که اطاعت از آنها واجب است. عدّهای معنای امامت و خلافت الهی را همین مقام فرض الطاعه دانستهاند. علّامه مجلسی فرض الطاعه را از لوازم امامت میشمارد و بر دلالت حدیث منزلت به مقام فرض الطاعه تأکید میکند.
احادیث موافق
محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی در بابی تحت عنوان «بَابُ فَرْضِ طَاعَةِ الْأَئِمَّةِ ع» هفده روایت نقل کرده است. در یکی از این روایات، امام صادق(ع) بر مفترض الطاعه بودن امامان پیش از خود شهادت داده و آنها را امامانی که خداوند اطاعت آنها را فرض (واجب) قرار داده، معرفی کرده است: «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ وَ أَنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ وَ أَنَّ الْحُسَيْنَ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ». بر پایه روایتی امام صادق(ع) سوگند یاد میکند که در نزد خداوند مقامی بالاتر از مفترض الطاعهبودن نیست.
بنابر روایت امام رضا(ع) این مقام در زمان حیات پیامبر به امت ابلاغ گردید و در روز غدیر از آنان پیمان گرفته شد. وقتی امام حسن(ع) با معاویه صلح کرد برخی از مردم آن حضرت را سرزنش کردند. حضرت فرمود: وای بر شما که نمیدانید من برای شما، چه کار کردهام، به خدا سوگند آن چه من کردهام، برای شیعیان بهتر است از آن چه آفتاب بر آن میتابد و طلوع و غروب میکند. آیا شما نمیدانید که من امام شما هستم و ولی امر شما که واجب الاطاعهام. امام در ادامه، آیه ۵۹ سوره نساء را تلاوت نمود.
نمونهای دیگر را در مورد مناظره امام سجاد(ع) با محمد بن حنفیه گزارش شده که پس از به سخن درآمدن حجرالأسود و اقرار به مفترض الطاعهبودن امام، محمد نیز به این عقیده اعتراف میکند و با مشاهده این معجزه الهی، باورمندی خویش را به فرمانبرداری محض از امام ابراز میدارد.
برپایه حدیثی، اسماعیل بن جابر برای عرضه دین خود، خدمت امام باقر(ع) رسید و اعتقاد خود به مفترض الطاعه بودن ائمه را به امام عرض کرد. امام باقر(ع) آن را تأیید کرده و دین الهی و حق دانست. مشابه این عرضه عقاید در مورد منصور بن حازم نیز آمده است که خدمت امام صادق(ع) رسید و به مفترض الطاعهبودن تکتک ائمه(ع) را اقرار و اعتراف نمود.
احادیث مخالف
روایاتی در منابع شیعه یافت میشود که دلالت دارد خود امامان شیعه هم به " واجب الاطاعه" بودن خود، معتقد نبودهاند.
درباره این روایات گفته شده این روایات یا جعلیاند یا در شرایط تقیه صادر شدهاند و با استناد به مضمون چند روایت ضعیف نمیتوان محتوای ادله فراوان و معتبر و صریح عقلی و نقلی را کنار گذاشت. نظیر این روایت که کاملا در شرایط تقیه صادر شده است:
هارون الرشید، امام کاظم(ع) را فرا خواند، وقتی امام وارد شد، سلام حضرت را پاسخ نداد، عصبانی و غضبناک بود و در مقابلش طوماری بوده که از عقاید رایج آن زمان نسبت به امام گزارش میکرده است؛ از جمله: مفترض الطاعه بودن حضرت مانند طاعت خدا و رسولش. هارون ضمن قرائت آن گزارشها برائت خود را از تمام محتوایش اعلام کرد؛ و امام هم در نهایت احتیاط و تقیه، پاسخ او را با تعابیری احترامآمیز میدهد تا او آرام گیرد.
این گزارش، نشاندهنده رواج عقیده افتراض طاعت در آن زمان است و در عین حال اوج تقیه و لزوم نگهداری تشیع را نیز نشان میدهد؛ یعنی حضرت به بهای حفظ احترام ظاهری خلیفه هم که شده، چنین مهمی را به انجام میرساند.
پانویس
- ↑ مجلسی،بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۲۸۲.
- ↑ نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۵-۱۹۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۶، ح۲.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۰۹.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۳۲۵
- ↑ ابن خزاز، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۲۲۵.
- ↑ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ج۱۲۵
- ↑ کلینی، اصول الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۷۱۹.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۴۲۷.
- ↑ ، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۵۵.
- ↑ دزفولی، بررسی شواهد تاریخی باورمندی شیعه به مقام مفترض الطاعه بودن امام، ص۳۲.
- ↑ شفتی در این زمینه مینویسد: «...فإنّ المستفاد من هذه الرّوایات، و لا سیما بعد ضمّ بعضها إلی بعض، أنّ الملک العظیم و الطاعه المفترضة و الامامة و الخلافة بمعنى واحد، فالطاعة المفروضة مأخوذة فی الامامة...». شفتی، الامامة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص ۲۲.
- ↑ وَ اللَّه مَا فی الْأَرْض مَنْزلَة أَعْظَمُ عنْدَ اللَّه منْ مُفْتَرَض الطَّاعَة؛ به خدا سوگند، هیچ مقام و رتبهای برای هیچکس بلندتر از این رتبه نیست که خدا او را مفترض الطاعه قرار دهد. (صفار، بصائر الدرجات،۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۰۹.)
- ↑ برخورد حکیمانه و همراه با درایت امام کاری کرد که هارون آنقدر احساس قرابت و نزدیکی به امام در خودش احساس کرد که به امام گفت:أَعْلَمُ أَنَّكَ لَحْمِي وَ دَمِي یقین دارم که تو گوشت وخون من هستی.
منابع
- چرا امامان خودشان در مورد خود، اعتقادی به "مفترض الطاعه بودن" نداشتند؟، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۸/۲۶.
- خزاز، علی بن محمد، کفایه الاثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
- دزفولی، محمد علی، «بررسی شواهد تاریخی باورمندی شیعه به مقام مفترض الطاعه بودن امام»، فصلنامه امامتپژوهی، سال سوم، ش ۹، بهار ۱۳۹۲ش.
- شفتی، اسدالله موسوی، الامامه، تحقیق سید مهدی رجایی، مکتبه سید حجّه الاسلام شفتی، اصفهان، ۱۴۱۱ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی (اختیار معرفه الرجال)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۸۴ ش.
- صفار، محمدبن الحسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، قم، مکتبهآیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، تحقیق و نشر مؤسسة الإمام المهدی(ع)، قم، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، تحقیق علیاکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، کنگرۀ شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، دفتر نشر اسلامی، قم، ۱۳۶۵ش.
پیوند به بیرون